شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters
شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters

The Great Gatsby

"وقتی بچه ام به دنیا آمد تنها فکری که در ذهن داشتم این بود که دختره یا پسر و وقتی فهمیدم دختره آرزو کردم یه دختر خوشکل و احمق باشه ، چون احمق بودن تو این دنیا برای یک دختر بهترین چیزه ، تمام چیزهای خوب و گرانبها در این دنیا زود نا پدید می شوند و بر نمی گردند"

"یادم میاد چگونه همه ما به خانه گتسبی آمدیم و در مورد فسادش حدس زدیم ، در حالی که او روبروی ما ایستاده بود و رویای فساد ناپذیرش رو پنهان می کرد."