شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters
شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters

The Unforgiven II

Metallica - The Unforgiven II ♫ 

  

Lay beside me, tell me what they've done

بر کنارم بیارام، بگو که با تو چه کردند


Speak the words I want to hear, to make my demons run

بگو حرفهایی که میخواهم بشنوم تا ارواح خبیسم بگریزند


The door is locked now but it's opened if you're true

در قفل است ولی باز خواهد شد اگر وفا دار بمانی


If you can understand the me, then I can understand the you

اگر بتوانی "من" را درک کنی، من نیز "تو" را درک خواهم کرد

Lay beside me, under wicked skies

بر کنارم بیارام، در زیر این آسمان پلید


Through black of day, dark of night, we share this paralyze

در میان روزهای سیاه، و تاریکی شب، ما این رخوت را به اشتراک خواهیم گذاشت


The door cracks open but there's no sun shining through

در شکافته میشود اما نور خورشید از آن نمیتابد


Black heart scarring darker still, but there's no sun shining through

قلب سیاه روز به روز سیاه تر می شود اما نور خورشید از آن نمیتابد

No, there's no sun shining through

نه، نور خورشید از آن نمیتابد


No, there's no sun shining

نه، نور خورشید از آن نمیتابد

What I've felt, what I've known

چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم


Turn the pages, turn the stone

گذراندن عمر بود و انجام کارهای بی خود


Behind the door, should I open it for you?

درست پشت در ایستادی، من باید آن را برایت باز کنم؟

What I've felt, what I've known

چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم


Sick and tired, I stand alone

خسته و کوفته، تنها مانده ام


Could you be there, 'cause I'm the one who waits for you

می توانی آنجا باشی؟ چون من تنها کسی هستم که آنجا منتظرت است


Or are you unforgiven, too?

یا شاید تو نیز نابخشوده هستی؟!

Come Lay beside me, this won't hurt, I swear

بیا و بر کنارم بیارام، آسیبی نخواهی دید، قول می دهم


She loves me not, she loves me still, but she'll never love again

او عاشق من است، هنوز من را دوست دارد، ولی هرگز باز عاشق نخواهد شد


She lay beside me but she'll be there when I'm gone

بر کنارم می آرامد اما وقتی آنجا خواهد بود که دیگر من رفته ام


Black heart scarring darker still, yes, she'll be there when I'm gone

قلب سیاه روز به روز سیاه تر می شود، بله وقتی آنجا خواهد بود که دیگر من رفته ام


Yes, she'll be there when I'm gone

بله وقتی آنجا خواهد بود که دیگر من رفته ام


Dead sure she'll be there

حتما آنجا خواهد بود

What I've felt, what I've known

چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم


Turn the pages, turn the stone

گذراندن عمر بود و انجام کارهای بی خود


Behind the door, should I open it for you?

درست پشت در ایستادی، من باید آن را برایت باز کنم؟


What I've felt, what I've known

چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم


Sick and tired, I stand alone

خسته و کوفته، تنها مانده ام


Could you be there, 'cause I'm the one who waits for you

می توانی آنجا باشی؟ چون من تنها کسی هستم که آنجا منتظرت است


Or are you unforgiven, too?

یا شاید تو نیز نابخشوده هستی؟!


Lay beside me, tell me what I've done

بر کنارم بیارام، بگو که با تو چه کردم


The door is closed, so are your eyes

در بسته است مانند چشمانت؟!


But now I see the sun, now I see the sun

ولی حالا میتوانم خورشید را ببینم، حالا میتوانم خورشید را ببینم


Yes, now I see it

بله حال می بینمش

What I've felt, what I've known

چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم


Turn the pages, turn the stone

گذراندن عمر بود و انجام کارهای بی خود


Behind the door, should I open it for you?

درست پشت در ایستادی، من باید آن را برایت باز کنم؟


What I've felt, what I've known

چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم


Sick and tired, I stand alone

خسته و کوفته، تنها مانده ام


Could you be there? 'Cause I'm the one who waits

چون من تنها کسی هستم که آنجا منتظرت


The one who waits for you

تنها کسی هستم که آنجا منتظرت می ماند

I take this key And I bury it in you 
این کلید را در درونت دفن می کنم


Because you're unforgiven, too
چون تو نیز نا بخشوده هستی


Never free

هرگز آزاد نخواهی بود


Never me

هرگز نمی توانی من باشی


'Cause you're unforgiven, too

چون تو نیز نا بخشوده هستی

---

این آهنگ مربوط میشه به سال 1997 اون زمان من  کودکی بیش نبودم.  و بشخصه ازون ترکهایی هس ک همیشه دوس داشتم در زمان خودش بشنوم نه اینکه ده سال بعد...ولی همواره با گوش دادنش حس نوستالژی و نابخشودنی‌های خودم درونم متولد میشه،  ک در کمتر اثری سراغشو دارم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد