چنان تنهای تنهایم که حتی نیستم با خود
نمی دانم که عمری را چگونه زیستم با خود
خدا بر موج خون خواهد سه ربع غیر مسکون را
ز بس بگریستم بی خویشتن بگریستم با خود
گدا و شیخ و شه دانند هر یک چندشان چون است
من بیدل نمی دانم که حتی کیستم با خود