شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters
شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters

قیام جاوید

نوشته میرعظیم جاوید

نشر جمال الحق، 176 صفحه

قیام جاوید

تو این روزا همچون سنت هرساله، حال و هوای عاشورایی در مملکتمون بازم برقرار شده و البته ما هم بشدت مورد شور حسینی قرار گرفتیم و تصمیم به خوندن این کتاب که تو قسمت کتابای مذهبی  کتابخونه‌م خیلی وقت می‌شد داشت خاک می‌خورد گرفتم، و البته بی‌مناسبت به ایام عاشورای حسینی نیست و چه زمانی از الان بهتر! و دیگر اینکه به مطالعه موضوعات مختلف علاقه دارم چه بسا موضوع کتاب مذهب باشد.
کتاب حاضر شامل ده فصل هست که از زندگینامه امام حسین و بدو تولد ایشان روایت شده و به قیام کربلا و حوادث بعد از این واقعه خونین یعنی انتقام مختار سقفی و درد و رنج هایی که بر اصحاب حسین بن علی گذشت ختم می‌شود. در کتاب مدام از شجاعت و از خودگذشتگی یاران وفادار امام حسین تعریف و تمجید شده و شرح جزبه جزء همراهی 72 تن و اصحاب حسین گفته شده. در فصل اول با عنوان "طلوع" بیشتر سعی مولف بر نشون دادن ارادت پیامبر اسلام بر نوه خود یعنی حسن فرزند فاطمه بوده، لذا به اعتقاد وی از این شیوه باید به حسین و اهل بیت‌ش مصونیت داده می‌شده. از نکات بعدی که از بعد از خوندن این کتاب به ذهنم میرسه خوش‌خوان و ساده بودن در متن و احاطه نویسنده بر داستان قیام حسین در به تصویر کشیدن چهره پلید دشمنان حسین بن علی هست، در همین راستا کتاب پر است از روایات نامتعارف از مظلومیت کاروان حسینی و معجزات حسین که از منابع مختلف شیعه جمع‌آوری شده.
-در همین زمینه کتاب شهید جاوید (+) نوشته نعمت الله صالحی نجف آبادی اثر قابل اتکاتری بوده که در زمان چاپ، بحث های گسترده‌ای در میان روحانیون پدید آورد.

قسمت‌هایی از این کتاب:
«چهره زیبای حسین از همان کودکی توجه همگان را به خود جلب می‌کرد. چهره نورانی حسین و نوری که از پیشانی و گلوی او ساطع بود، هر فضای تاریکی را روشن و چشمهای بینندگان را خیره می‌کرد. رسول خدا نیز مکرربر پیشانی و گلوی حسن بوسه می‌زد.»
«پس از اینکه دیگر جوانان بنی‌هاشم مانند فرزندان حضرت زینب و عقیل به شهادت رسیدند، نوبت به فرزندان امیرالمومنین علی(ع) از همسرش ام البنین رسید. ابتدا عبدالله، جعفر و عثمان یکی یکی به میدان رفته و پس از مبارزه مردانه به شهادت رسیدند. بالاخره نوبت به برادر چهارم یعنی ابوالفضل العباس رسید. چرا که دیگر به جز امام حسین(ع) و حضرت عباس کس دیگری نمانده بود.»
«تاریکی ظلمت شب همه جا را فراگرفته و شام غریبان زنان و کودکان مصیبت زده آغاز شد. حضرت زینب سرپرستی یتیمان و زنان بی‌سرپرست کاروان را برعهده داشت و آنها را تسلی و دلداری می‌داد.»