شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters
شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters

ستار

 

 

آهای مستای عاشق چه حالی داره مستی 
چه حالی داره وقتی کسی رو می پرستی 
خدا رو میشه تو مستی صدا کرد 
برای قلب عاشق ها دعا کرد 
تو مستی غصه ها با دل غریبن 
غما رو میشه با مستی رها کرد 
آهای مستای عاشق چه حالی داره مستی 
چه حالی داره وقتی کسی رو می پرستی 
اهای دلبر که بردی دل ز دستم 
خیال کردی که من دور از تو هستم 
تو ای در جام می با من دمادم 
تو هستی با منو من با تو مستم 
بیا مستانه بر دنیا بخندیم 
به این دنیای وانفصا بخندیم 
بیا عهدی ببندیم عاشقونه 
به این شب های بی فردا بخندیم 
غما رو میشه با مستی رها کرد 
آهای مستای عاشق چه حالی داره مستی 
چه حالی داره وقتی کسی رو می پرستی 
اهای دلبر که بردی دل ز دستم 
خیال کردی که من دور از تو هستم 
تو ای در جام می با من دمادم 
تو هستی با منو من با تو مستم 
بیا مستانه بر دنیا بخندیم 
به این دنیای وانفصا بخندیم 
بیا عهدی ببندیم عاشقونه 
به این شب های بی فردا بخندیم 
خدا رو میشه تو مستی صدا کرد 
برای قلب عاشق ها دعا کرد 
تو مستی غصه ها با دل غریبن 
غما رو میشه با مستی رها کرد 
آهای مستای عاشق چه حالی داره مستی 
چه حالی داره وقتی کسی رو می پرستی

 

 

بهت

توی بهت چشم من
درد ناباوریه
فصل سرد عشق ما
رنگ خاکستریه
دردی که من میکشم
اگه کوهم میکشید
ذره ذره میتکید
قطره قطره میچکید

                                 من از خوش باوریهام
                                 به ویرونی رسیدم
                                تو را یک لحظه نزدیک
                                یه لحظه دور میدیدم
                                از تب ناباوری
                                گر گرفته تن من
                                سهم من از تو اینه
                               چکه چکه آب شدن

دروغ آخرینی
که من از تو شنیدم
خودت بودی که از تو
به ویرونی رسیدم
از تب ناباوری
گر گرفته تن من
سهم من از تو اینه


                              چکه چکه آب شدن
                               از تب ناباوری
                              گر گرفته تن من
                            سهم من از تو اینه
                             چکه چکه آب شدن

 

 


تکیه‌گاه (آلبوم شام آخر)

ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم

چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم

ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی

همچو ابر سوگوار این گونه گریانت نبینم

ای پر از شوق رهایی رفته تا اوج ستاره

در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم

مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت

در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم


قصه دلتنگیت را خوب من بگذار و بگذر

گریه دریاچه ها را تا به دامانت نبینم

کاشکی قسمت کنی غمهای خود را با دل من

تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم




ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم

چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم

ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی

همچو ابر سوگوار این گونه گریانت نبینم

ای پر از شوق رهایی رفته تا اوج ستاره

در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم

مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت

در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم


قصه دلتنگیت را خوب من بگذار و بگذر

گریه دریاچه ها را تا به دامانت نبینم

کاشکی قسمت کنی غمهای خود را با دل من

تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم




 

آخرین تلاش

این آخرین تلاشمه 
واسه بدست آوردنت 
باور کن این قلب و نرو
این التماس آخره
چقدر می خوای تو بشکنی
غرور این شکسته رو 
هر چی میخوای بگی بگوووووو 
اما بهم نگو برووو
این دل و عاشقش نکن اگه منو
دوست نداری
راحت بگو اگه می خوای 
قلبه منو جا بذاری
دلم پر از شکایته 
اما صدام در نمیاد
می ترسم از دست بری
کاری ازم بر نمیاد
این آخرین تلاشمه 
واسه بدست آوردنت 
باور کن این قلب و نرو
این التماس آخره
چقدر می خوای تو بشکنی
غرور این شکسته رو 
هر چی میخوای بگی بگو 
اما بهم نگو برو


نرو نذار که بعد از این دنیا به عشق شک بکنه....هر کی دلش جای دیگست عشق و بخواد ترک بکنه


نفس زدم از ته دل ..معصوم این قلب به خدا...نذار بشه محال واسش باور عشق آدما


مرگ دلم پایه توآه
اگه ازش حذرکنی
لب تر کنی رفیقتم 
کافیه با ما سر کنی
مرگ دلم پایه توآه
اگه ازش حذرکنی
لب تر کنی رفیقتم 
کافیه با ما سر کنی
این دل و عاشقش نکن اگه منو
دوست نداری
راحت بگو اگه می خوای 
قلبه منو جا بذاری
دلم پر از شکایته 
اما صدام در نمیاد
می ترسم از دست بری
کاری ازم بر نمیاد






گل پونه از آلبوم گل پونه


آهنگساز : فرید زلادند
ترانه سرا : اردلان سرفراز


گل پونه گل پونه ، دلم از زندگی خونه
توی این دنیای وارونه ، برام هر گوشه زندونه
برای هستی و ساقی ، نمونده حرمتی باقی
تو هر کوچه برای عشق ، مهیا مونده شلاقی
افسوس ، افسوس ، افسوس
گل پونه گل پونه ، دلم از زندگی خونه
کسی جز تو نمیدونه ، چقدر خوابم پریشونه
صفوف عاشقان ، پیوسته پیوسته
ز مسلخ میروند ، آهسته آهسته
همش اعدام گلها ، پای گلدسته
کبوترها همه از ، گمبدا خسته
تو این دنیای ویرونه ، نه گل مونده ، نه گلخونه
سر دیوار هر خونه ، فقط جغد که میخونه
افسوس ، افسوس ، افسوس
گل پونه گل پونه ، دلم از زندگی خونه
کسی جز تو نمیدونه ، چقدر خوابم پریشونه
گل پونه مگه دنیای ما خوابه
نمیبینی مگه چشم خدا خوابه
که با اسمش یکی از گرد راه اومد
خدارو یاد کرد و عشقو گردن زد
گل پونه گل پونه ، اگه امروز دلم خونه
امیدم زنده میمونه ، که دنیارو بلرزونه
فردا ، فردا ، فردا
گل پونه گل پونه ، دلم از زندگی خونه
توی این دنیای وارونه ، برام هر گوشه زندونه
گل پونه گل پونه ، دلم از زندگی خونه
کسی جز تو نمیدونه ، چقدر خوابم پریشونه




عجب صبری خدا دارد


عجب صبری خدا دارد   عجب صبری خدا دارد

اگر  من جای او بودم      همان یک لحظه اول

که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان

جهان را باهمه زیبایی وزشتی     به روی یکدگر ویرانه می کردم


 عجب صبری خدا دارد  عجب صبری خدا دارد
 
اگر من جای او بودم      که میدیدم یکی عریان ولرزان

دیگری پوشیده ازصد جامه رنگین     زمین وآسمان را

واژگون و مستانه می کردم


 عجب صبری خدا دارد   عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم 

  برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان  

هزاران لیلی ناز آفرین را   کو به کو آواره و دیوانه میکردم


عجب صبری خدا دارد   عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان

 سرا پای  وجود بی وفا معشوق را    پروانه میکردم


عجب صبری خدا دارد   عجب صبری خدا دارد

چرا من جای او باشم؟

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته

و تاب تماشای تمام زشت کاری های این مخلوق را دارد

وگرنه من به جای او چو بودم

یک نفس   کی عادلانه سازشی با جاهل  و فرزانه  میکردم؟


عجب صبری خدا دارد   عجب صبری خدا دارد 






تنها نبودی



ای رگای آبیت چو بستر عشق

شراب هستی درون ساغر عشق

ای کلام آخر به دفتر عشق

نوشتمت به قلبم. به شکل باور عشق

سر به سجده بردم برابر عشق

شدی تو اول عشق. شدی تو آخر عشق

چشمت به من خندید. عاشق تر از همیشه

گفتی قلب عاشقا یه لحظه هم جا نمی شه

اشکای شوق تو. بارون پشت شیشه

گل عشق و آرزو جوونه زد میون بیشه

آری تو بودی دیگر برایم چون خواب و رویا نبودی

از ساحل عشق دیگر گریزان چون موج دریا نبودی

پرسیدم از تو : بودی به یادم روزی که با ما نبودی؟

خندیده گفتی: من با تو بودم. یک لحظه تنها نبودی.





گل سنگم


آهنگساز : انوشیروان روحانی
ترانه سرا : بیژن سمندر


گل سنگم گل سنگم ، چی بگم از دل تنگم
مثل آفتاب اگه بر من نتابی ، سردم و بی رنگم
گل سنگم گل سنگم ، چی بگم از دل تنگم
مثل آفتاب اگه بر من نتابی ، سردم و بی رنگم
همه آهم همه دردم ، مثل طوفان پر گردم
باد مستم که تو صحرا می پیچم دور تو می گردم
گل سنگم گل سنگم ، چی بگم از دل تنگم
مثل آفتاب اگه بر من نتابی ، سردم و بی رنگم
مثل بارون اگه نباری ، خبر از حال من نداری
بی تو پر پر میشم دو روزه دل سنگت برام می سوزه
گل سنگم گل سنگم ، چی بگم از دل تنگم
مثل آفتاب اگه بر من نتابی ، سردم و بی رنگم





غوغای ستارگان


آهنگساز : همایون خرم
ترانه سرا : کریم فکور

امشب در سر شوری دارم ، امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم ، رازی باشد با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم ، از این عالم گویی دورم
از شادی پرگیرم که رسم به فلک ، سرود هستی خوانم در بر حور و ملک
در آسمانها غوغا فکنم ، سبو بریزم ساغر شکنم
با ماه و پروین سخنی گویم ، از روی مه خود اثری جویم
جان یابم زین شبها ، جان یابم زین شبها
ماه و زهره را به طرب آرم ، از خود بی خبرم ز شعف دارم
نغمه ای بر لبها ، نغمه ای بر لبها
امشب در سر شوری دارم ، امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم ، رازی باشد با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم ، از این عالم گویی دورم





عروسک


آهنگساز : فریبرز لاچینی
ترانه سرا : اردلان سرفراز


می شد از بودن تو عالمی ترانه ساخت
کهنه ها رو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت
با تو می شد که صدام همه جارو پر کنه
تا قیامت اسم ما قصه ها رو پر کنه
اما خیلی دیر دونستم تو فقط عروسکی
کور و کر بازیچه ی باد مثل یک بادبادکی
دل سپردن به عروسک منو گم کرد تو خودم
تو رو خیلی دیر شناختم وقتی که تموم شدم
نه یه دست رفیق دستام نه شریک غم بودی
واسه حس کردن دردام خیلی خیلی کم بودی
توی شهر بی کسی هام تو رو از دور می دیدم
تا رسیدم به تو افسوس به تباهی رسیدم
شهر بی عابر و خالی شهر تنهایی من بود
لحظه ی شناختن تو لحظه ی تموم شدن بود
مگه می شه از عروسک شعر عاشقونه ساخت
عاشق چیزی که نیست شد روی دریا خونه ساخت





سلام


آهنگساز : حمید ندیری
ترانه سرا : پاکسیما


سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست
تو یه رویای کوتاهی دعای هر سحرگاهی
شدم خواب عشقت چون مرا اینگونه میخواهی
من آن خاموش خاموشم که با شادی نمیجوشم
ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم
تو غم در شکل آوازی شکوه اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی
مرا دیوانه میخواهی ز خود بیگانه میخواهی
مرا دلباخته چون مجنون ز من افسانه میخواهی
شدم بیگانه با هستی زخود بیخود تر از مستی
نگاهم کن نگاهم کن شدم هر آنچه میخواستی
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست
بکش دل را شهامت کن مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق مرا تو درس عبرت کن
بکن حرف مرا باور نیابی از من عاشق تر
نمیترسم من از اقرار گذشت آب از سرم دیگر
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاس





دلتنگی


آهنگساز : فرید زلاند
ترانه سرا : اردلان سرفراز


تو نیستی و صدای تو ، هوای خوب این خونه ست
صدای پای عطر گل ، صدای عشق دیونه ست
تو از من دور و من دلتنگ ، تو آبادی و من ویرون
همیشه قصه این بوده ، یکی خندون یکی گریون
همیشه مثل این بوده توی یک لحظه ، توی یک دیدار
یه زخم از زهره لبخند ، تمام عمر فقط یک بار
پس از اون زخم پروردن ، پس از اون عادت و تکرار
ولی مثل یه روح اینور ، یه نیمه اونوره دیوار
خودت نیستی صدات مونده ، صدات چشمامو گریونده
دلم روی زمین مونده ، فقط از تو همین مونده
نفسهای عزیز من ، صدای پای شببوهاست
صدای باد و بوی نخل ، هوای شرجی دریاست
سکوت اینجا صدای تو ، هوا اینجا هوای تو
پر از تکرار این حرفم ، دلم تنگه برای تو
همیشه قصه این بوده ، یا مرگ قصه یا آدم
ته دریا چه عشق ، می جوشند چشمه های غم
همیشه عشق یعنی ابر ، غروب و غربت بارون
تو در من جوشش شعری ، صدای اون لب ویرون
خودت نیستی صدات مونده ، صدات چشمامو گریونده
دلم روی زمین مونده ، فقط از تو همین مونده





همسفر


آهنگساز : تورج شعبانخانی
ترانه سرا : سعید طبیبی


همسفر تنها نرو بذار تا با هم بریم
سرنوشتمون یکی هر دو مون مسافریم
تازه از راه رسیدم هنوزم خسته رام
همسفر تنها نرو ، بذار تا منم بیام
سخته دل کندن از این شهر و دل بستگی ها
موندن از خونه جدا ، با همه خستگی ها
جون به لبهام رسیده تا به کی دربدری
گرد غربت روتنم ، که بازم باید بری
بذار تا خستگی از این تن خسته بره
سخته دل بستگی از شهر دل بسته بره
اگه بذاری بیام ، من میشم سنگ صبور
گوش به قصه هات میدم ، شهر غربت راه دور





شازده خانم


آهنگساز : منوچهر چشم آذر
ترانه سرا : محمد صالح علا


دو تا دستام مرکبی ، تموم شعرام خط خطی
پیش شما شازده خانوم ، منم فقیر پا پتی
غرور رو بردار و ببر ، دلم میگه دلم میگه
غلامی رو به جون بخر ، دلم میگه دلم میگه
شازده خانوم قابل باشم ، باید بگم به شعر من
خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی
شازده خانوم چه خاکی و چه بی ریا
به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی
عجب عجب چه رند و چه بلا شده دل پدر سوخته ام
باور کن زشوقتون اشکی شده چشم به در دوخته ام
شازده خانوم قابل باشم ، باید بگم به شعر من
خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی
شازده خانوم چه خاکی و چه بی ریا
به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی
فرصت بدین عاشقیمو خدمتتون عرض می کنم
واسه فرار از خودم ، دو پا دارم ، دوپا دیگه قرض می کنم
شازده خانم قابل باشم ، باید بگم به شعر من
خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی
شازده خانوم چه خاکی و چه بی ریا
به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی





رفیق


آهنگساز : محمد شمس
ترانه سرا : لقمان ادهمی


آه ای رفیق ، از چه فراموش کرده ای
آه ای رفیق
آن را که نقد هستی خود پاک باخته
آن را که غم خریده و شادی فروخته
آن را که چون شراره به یک لحظه سوخته
اما به حال سوخته یک عمر ساخته
آه ای رفیق
نان گرم سفره ام را با تو قسمت کردم ای دوست
هر چه بود از من گرفتی غیر آه سردم ای دوست
آه ای رفیق
دشمن من بودی ای رفیق رهم ، دشمن این قلب پاک و بی گنهم
نام تو فانوس هر مسافر شب ، از چه نتابیدی بر شب سیهم
آه ای رفیق





خانه به دوش


 آهنگساز : مرحوم بابک بیات
ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی


پا به هر جایی می ذاره ، آدم خانه به دوش
مهلت موندن نداره ، آدم خانه به دوش
زندگیش یه لحظه خالی ، زندگیش یه لحظه پر
زندگیش یه کوله باره ، آدم خانه به دوش
جاده ها زیر پاهاش تن می کشن
سایه ها اونو به رفتن می کشن
خاطراتش وقتی که جون می گیرن

خالی لحظه هاشو به قصه گفتن می کشن





باج


آهنگساز : فریبرز لاچینی
ترانه سرا : شهیار قنبری


می سوزم و می سوزم ، با زخم تو می سازم
با هر غزل چشمت من قافیه می بازم
پیش از تو فقط شعرم معراج غرورم بود
ای از همه بالاتر ینک به تو می نازم
این سفره ی خالی را ، تو نان غزل دادی
ای پر برکت گندم من از تو می آغازم
من اهل زمین بودم ، فواره نشین بودی
با دست تو پیدا شد بال همه پروازم
از شبنم هر لاله ، اسب و کوزه پر کردم
با عشق تو را دیدن ، تا اوج تو می تازم
هی های مرا بشنو ، اسب و من و دل خسته
من چاوش بی خویشم ، با هق هق آوازم
راه سفر عاشق از گردنه بندان پر
نا مردم اگرازخون ، این باج نپرداز





سپید و سیاه


آهنگساز : صادق نجوکی
ترانه سرا : لیلا کسری


ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش به حال آشناها
ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش به حال آشناها
با همین ای آشناها بی منین ای هم صداها
تو دلا تون غم ندارین ای همه از من جدا ها
شب به چشماتون قشنگه روزتون رنگ شبا نیست
من که قهرم با زمونه عشق من عشق شما نیست
با غم بی هم زبونی خونه میخونه کردم
سازش دیونه واری با دل دیوونه کردم
خنده هام مال شماها گریه ها مال دل من
با شراب و شور مستی حل نمیشه مشکل من
ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش بحال آشناها
ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش بحال آشناها
از شماها بی وفایی از من اما صبر و طاقت
طاقت و صبرم تمومه خسته هستم تا قیامت
خنده هام مال شماها گریه ها مال دل من
با شراب و شور مستی حل نمیشه مشکل من
ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش بحال آشناها
ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش بحال آشناها





صدای بارون


آهنگساز : بابک افشار
ترانه سرا : اردلان سرفراز


بوی موهات زیر بارون ، بوی گندم زار نمناک
بوی سبزه زار خیس ، بوی خیس تن خاک
جاده های مهربونی ، رگای آبی دستات
غم بارون غروب ، ته چشمات تو صدات
قلب تو شهر گل یاس ، دست تو بازار خوبی
اشک تو بارون روی ، مرمر دیوار خوبی
ای گل آلوده گل من ، ای تن آلوده ی دل پاک
دل تو قبله ی این دل ، تن تو ارزونی خاک
بوی موهات زیر بارون ، بوی گندم زار نمناک
بوی سبزه زار خیس ، بوی خیس تن خاک
یاد بارون و تن تو ، یاد بارون و تن خاک
بوی گل تو شوره زار ، بوی خیس تن خاک
همیشه صدای بارون ، صدای پای تو بوده
همدم تنهایی هام ، قصه های تو بوده
وقتی که بارون می باره ، تو رو یاد من میاره
یاد گلبرگای خیست ، روی خاک شوره زاره
ای گل آلوده گل من ، ای تن آلوده ی دل پاک
دل تو قبله ی این دل ، تن تو ارزونی خاک






قصه ما


آهنگساز : سیمون
ترانه سرا : حمید مصدق


چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد
خانه اش ویران باد
من اگر ما نشوم تنهایم
تو اگر ما نشوی خویشتنی
از کجا که من و تو ، شور یکپارچگی را ، باز در شهر بر پا نکنیم
از کجا که من و تو ، مشت رسوایان را وا نکنیم
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد
خانه اش ویران باد
من اگر برخیزم ، تو اگر برخیزی
همه بر میخیزند
من اگر بنشینم ، تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد
چه کسی با دشمن بستیزد
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد
خانه اش ویران باد






بیگانگی


آهنگساز : محمد شمس

ترانه سرا : فرهنگ قاسمی


میروم دور از تو با دنیای خود خلوت کنم
باید آخر من به این بیگانگی عادت کنم عادت کنم عادت کنم
آشنایی کو که جان در پای مهرش افکنم
آتش عشقی چه شد تا من بر آن دامن زنم دامن زنم دامن زنم
شورو حالی دارم امشب به چه حالی دارم امشب
شورو حالی دارم امشب به چه حالی دارم امشب
لحظه ها را می کشم با روز و شب کاری ندارم
با همه بیگانه ام جز غصه غمخواری ندارم
میروم عاقبت دیوانه ای پیدا شود ، همزبون این دل شوریده رسوا شود
میروم تا عاقبت دیوانه ای پیدا شود ، همزبون این دل شوریده رسوا شود
شورو حالی دارم امشب به چه حالی دارم امشب
شورو حالی دارم امشب به چه حالی دارم امشب
تا تو بودی زندگی سرشار از لطف و صفا بود
این دل دیوونه با مهر و وفایت آشنا بود
گر چه بی تو زندگی آهنگ زیبایی ندارد
میروم چون عشق من در قلب تو جایی ندارد
میروم چون عشق من در قلب تو جایی ندارد
شورو حالی دارم امشب به چه حالی دارم امشب
شورو حالی دارم امشب به چه حالی دارم امشب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد