آلیس مونرو
ترجمه زهرا نیچین
چاپ اول: ۱۳۹۰
تعداد صفحات: ۱۶۸ ص
انتشارات افراز ، ۴۴۰۰ تومان
![دورنمای کاسل راک](http://s5.picofile.com/file/8104593892/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D9%84_%D8%B1%D8%A7%DA%A9.jpg)
شامل ۴ داستان کوتاه از آلیس مونرو که به تازگی برنده جایزه نوبل ادبی شده و با این اتفاق نشر عظیمی از ترجمههای آثار ش در کشورمون هستیم هر چند قبلا کتابهایی از ایشون توسط ناشر و مترجمای مختلف به چاپ رسیده.
دورنمای کاسلراک: درباره مهاجرت یه خانواده اسکاتلندی به کشور کانادا که که در این سفر انگیزه و امیدهای یکیک اعضا برشمرده میشه...
چهره: داستان فردی که به طور مادرزاد یه سمت صورتش خال قرمز رنگ بزرگی شکل گرفته و زندگی پدر و مادرش دچار یه شکاف از این بابت شده. در ادامه زندگیش تحت تاثیر قرارگرفتن زندگی روزمره خودش با مادرش از این چهره عجیب روایت میشه و ورود نانسی دختربچهای که همبازی دوران کودکیاش شده...
حفرههای -عمیق: کنت پسر نه سالهای که همراه خانوادش پیکنیک رفته تو یه حفره عمیق سقوط میکنه؛ بعد از این اتفاق شخصیت و افکارِ کنت دستخوش تغییرات عجیب غریبی میشه، بعدها خانوادشو ترک میکنه و تا سالهای درازی، هیچکس ازش اطلاعی نداره...
بُعد: دری که با لیود ازدواج کرده و صاحب سه فرزند شدن زندگی زناشویی مشقتباری داره. لیود مرد خانواده هر روز از نظر روانی حالش بحرانیتر میشه...
اکثر جزئیات این مجموعه داستان برمدار افکار و ذهنیات شخصیتها و نیز خلق فضاهای موجود در پیرامون ماجراهاست تا مکالماتشون با هم. در خیالپردازی شخصیت ها و روابط انسانی روزمره زندگی خیلی لذت بخش داستان پردازی شده. در داستان دورنمای کاسلراک تصویر واقعبینانهای از مهاجرت و بیم و امیدهای سفر به آمریکا و کشور کانادا در ذهن تداعی میشه که خانم مونرو بعنوان نویسندهای که فوت و فن نگارش داستان با موضوع شرایط زندگی مهاجران به سرزمین رویاها رو خوب تصویرسازی کرده میشناسن و تابحال در این زمینه داستانهای متعددی بجا گذاشته.
اما به همون اندازه که داستان اول نکات مثبتی داشت و خیلی خوشم اومد، سه داستان بعدی چندان باب میل نبودن و کاملا در مفهومشون توجیه نشدم مدام به علامت سوال برخورد میکردم. به امید خوندن اثری بهتر از این کاناداییِ برنده نوبل.
بیشتر تمرکز آلیس مونرو حداقل در این مجموعه بر شخصیت زن و روابط و افکارش در خانواده و خارج از خانواده هست. از حریم جنسی و مسائل بارداری و زندگی زناشویی بیتعارف و موشکافانه پردهبرداری میکنه که شاید برای مخاطب اینچنینی ملموستر باشه.
-هر طور کتاب رو نگاه کردم چهار داستان بیشتر ندیدم که خانم مترجم در مقدمه تعداد داستانها رو پنج تا برشمردن. شاید مقدمه خودشون داستانی از این مجموعه به حساب آوردن و احتمال دقیقتر اینکه داستان پنجم در ممیزی جا مونده باشه.
-مترجم این کتاب: مونرو شایستگی نوبل را داشت/ او استاد داستان کوتاه است (
+)
-این کتاب به تازگی به چاپ دوم رسیده.
-آثاری که تابحال از آلیس مونرو در در ایران منتشر شده:
فرار: مجموعه داستان، آلیس مونرو، مژده دقیقی (مترجم)، ناشر: نیلوفر
رؤیای مادرم، آلیس مونرو، ترانه علیدوستی (مترجم)، تهران: نشر مرکز
دست مایهها، آلیس مونرو، مرضیه ستوده (مترجم)
خوشبختی در راه است، آلیس مونرو، مهری شرفی، (مترجم)، ناشر:ققنوس
دورنمای کاسل راک، آلیس مونرو، زهرا نیچین (مترجم)، ناشر: افراز
قسمتهای انتخابی از این کتاب:
«حالا دیگه خوب خوبی. یه دختر خوب داری و اون میتونه همهی عمرش بگه تو دریا متولد شده»
«بعضی دخترها میگفتند وقتی بالاخره تسلیم میشوی و با یک مرد میخوابی-حتی اگر اولین مردی نباشد که انتخاب کردی-احساس بیچارگی ولی آرامش و حتی احساس دلچسبی بهت دست میدهد.»
«اینجا نمیتونه خونهی من باشه. اینجا برام هیچی نیست جز سرزمینی که توش میمیرم.»
«وقتی شانسی به ما رومیآره تا تمام دنیای درون و حقیقت خارجی رو کشف کنیم و طوری زندگی کنیم که به همهی هدف های روحی و جسمی و کل دامنهی زیباییها و محدودهی عظیم در دسترس انسان برسیم، همزمان رنج میکشیم، لذت میبریم و دچار آشفتگی میشیم.»
«فقط کاری که در دنیای بیرونیت انجام میدی و هر دقیقه از زندگیت رو صرفش میکنی وجود داره. از وقتی این رو فهمیدم احساس شادمانی میکنم.»
«من تونستم از شر تمام متعلقات احمقانه نفس خودم خلاص بشم. به این فکر میکنم که چطور میشه به دیگران کمک کرد و این تمام چیزیه که به خودم اجازه میدم بهش فکر کنم.»
«میدونم این کلمات بوی مرگ دارن، اما همیشه حقیقت دارن.»
چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 12:35