Paranoia is in bloom,
پارانویید شکوفا شده
The PR transmissions will resume
انتقال پارتیها¹ ادامه داره
They’ll try to, push drugs that keep us all dumbed down
اونا سعی میکنن تا مخدّرایی رو بفروشن که ما رو عامه (سادهلوح و زودباور) نگه دارن
And hope that, we will never see the truth around
و امیدوارن که ما هرگز فریبِ حقیقت رو نمیفهمیم
(So come on)
پس عجله کن
Another promise, another seed
یه قول دیگه، یه بذر دیگه
Another, packaged lie to keep us trapped in greed
یه دروغ کادوپیچ شدهی دیگه تا ما رو توی دام حرص و طمع نگه دارن
And all the, Green belts wrapped around our minds
و کمربندای سبزی که دور ذهنهامون پیچیدن
And endless, red tape to keep the truth confined
و نوار تمومنشدنی تا حقیقتو محبوس نگهدارن
(So come on)
پس زودباش
They will not force us
اونا ما رو مجبور به کاری نخواهند کرد
They will stop degrading us
اونا دست از تحقیر ما برمیدارن
They will not control us
اونا ما رو کنترل نخواهند کرد
We will be victorious
ما پیروز خواهیم بود
(So come on)
پس زودباش
Interchanging mind control
درحالیکه کنترل ذهن رو تغییر میدی
Come let the, revolution take its toll
بیا بذار انقلاب راهش رو ادامه بده
If you could, flick the switch and open your third eye
اگه تونستی بیا کلید رو بزن و چشم سومت رو باز کن
You’d see that
میبینی که
We should never be afraid to die
ما هرگز نباید از مردن بترسیم
(So come on)
پس زودباش
Rise up and take the power back
بلندشو (قیام کن) و قدرت رو پس بگیر
It’s time the fat cats had a heart attack
وقتشه که گربههای چاق یه سکته بزنن
You know that their time’s coming to an end
میدونی که دورهشون داره به آخر میرسه
We have to unify and watch our flag ascend
ما باید متحد بشیم و بالارفتن پرچممون رو تماشا کنیم
(So come on)
پس زودباش
They will not force us
اونا ما رو مجبور به کاری نخواهند کرد
They will stop degrading us
اونا دست از تحقیر ما برمیدارن
They will not control us
اونا ما رو کنترل نخواهند کرد
We will be victorious
ما پیروز خواهیم بود
(So come on)
پس زودباش
Oi, oi, oi, oi!
Oi, oi, oi, oi!
Oi, oi, oi, oi!
They will not force us
اونا ما رو مجبور به کاری نخواهند کرد
They will stop degrading us
اونا دست از تحقیر ما برمیدارن
They will not control us
اونا ما رو کنترل نخواهند کرد
We will be victorious
ما پیروز خواهیم بود
(So come on)
پس زودباش
Oi, oi, oi, oi!
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
آری
ما میرویم و
میخانه بسته میشود، اما
میدانی؟ میخانهٔ همارهٔ اندیشههای ما
بر چهارراه تاریخ
تا آنسوی فراتر نیز
همچنان
باز خواهد بود...
Shamrain - No One Remembers Your Name ♫
تنها
As we are
که هستیم
Among millions
میان میلیونها (نفر)
Living in haze
در حال زندگی در مه (غم)
In here no one cares
درجایی که هیچکسی اهمیتی نمیدهد
And no one remembers your name
و کسی نامت را بخاطر نمیآورد
Escape all this
از همه اینها فرار کن
There must be a place
باید یک مکانی باشد
Where birds still sing
جایی که پرنده ها هنوز در آن آواز میخوانند
Escape all this
از همه اینها فرار کن
There must be a place
باید یک مکانی باشد
Where vanished beauty
جایی که که زیبایی محو شده
Lies within
درش آرام میگیرد
Helpless as we are
عاجزانه، همانگونه که ما هستیم
There is no use
هیچ فایده ای ندارد
To beg for relief
که برای خلاصی التماس کنیم
In here no one listens
اینجا کسی گوش نمیدهد
No one hears your voice
هیچکس صدایت را نمیشنود
Maybe there's someone
Who remembers your name
شاید کسی باشد که نامت را به یاد بیاورد
Alone as we are
تنها که هستیم
Among millions
میان میلیونها (نفر)
Maybe someone remembers your name
شاید کسی باشد که نامت را به یاد بیاورد
هر حیواﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺩﯾﺪﯼ ﻭ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﯽ ﺳﮓ ﻭ ﮔﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺁﻫﻮ، ﺑﺒﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺮﻏﺰﺍﺭ ﻭ ﺳﺒﺰﯾﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻻﺷﻪ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ؟!
ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﭼﻮﻥ ﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، ﺑﺒﯿﻦ ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻡ ﺳﻮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ؟!
خب معمولا تو نوشتن یا تایپ کردن بعضی از کلمات واسمون پیش میاد که صحیحش چی میشه. چنتاشونو اینجا تو این پست میارم و در آینده هم کلمه یا حرفی ببینم بازم اضافه میکنم.
اگه شما خواننده عزیز هم موردی بود، در قسمت نظرات همین پست بگین تا اضافه کنم.
واگذاری درسته، نه واگزاری
مزخرف درسته، نه مضخرف/مذخرف
توجیه درسته، نه توجیح/طوجیه/طوجیح
اتلاف درسته، نه اطلاف
اطلاق درسته، نه اتلاق
تلقی درسته، نه طلقی
لوث(lows) درسته، نه لوص/لوس
منتظر درسته، نه منتضر/منطضر/منطظر
حاوی درسته، نه هاوی
هیز درسته، نه حیز/حیظ/هیظ/هیذ/حیذ/حیض
معضل درسته، نه معظل/معزل/معذل
استیضاح درسته، نه اصتیظاح/استیظاح/استیزاح(استیزاح = مسخره کردن)
موثق درسته، نه موسق/موصق
تطبیق درسته، نه تتبیق/طتبیق
زل زدن درسته، نه ذل/ظل/ضل زدن
افتضاح|فضاحت درسته، نه افتزاح/افتظاح|فزاحت/فظاحت
نظافت درسته، نه نضافت/نزافت
قباحت درسته، نه قباهت
تلقین درسته، نه طلقین
حلاجی درسته، نه هلاجی
مستفیض درسته، نه مصتفیض/مستفیظ/مصطفیض/مثتفیظ/مثطفیظ/مثتفیض/مثتفیض
اتاق درسته، نه اطاق
طاق درسته، نه تاق
لواط درسته، نه لوات
لات درسته، نه لاط
حرص درسته، نه حرس/هرص/هرس
مضحک درسته، نه مظحک/مزحک
منظور درسته، نه منضور
اصراف: مصرف کردن
اسراف: حیف و میل کردن
حال: انرژی، حال و احوال
هال: سالن بزرگ (hall)
-تفاوت "گذار" و "گزار" : اگه کلمه مورد نظر به معنای به جا آوردن چیزی باشه از پسوند "گزار" استفاده میکنیم... مثال : نمازگزار....نماز به جا آوردن سپاسگزار.....سپاس به جا آوردن خدمتگزار ولی اگه دقیقا به معنای فیزیکی گذاشتن یا معنای قرار دادن و وضع کردن اشاره داشته باشیم از پسوند "گذار" استفاده میکنیم مثال: تاثیر گذار بنیانگذار واگذار قانونگذار بدعت گذار دقت کنید که این دو پسوند کلا میتونه معنای کلمه رو عوض کنه مثال امانت گذار یعنی آنکه چیزی را به عنوان امانت به کسی بسپرد. امانت گزار یعنی کسی که امانت را ادا می کند. یا کار گذار.... کسی است که کارها را راه می اندازد و دشواری ها را از پیش پا برمیدارد ...به اصطلاح کار را هموار میکند. کارگزار...... کسی است که کاری را اجرا می کند و به انجام میرساند.
-در لغتنامه دهخدا، خاستن به معنای برپا شدن و بلند شدن و خواستن به معنای خواهش کردن، آرزو داشتن، طلبیدن، اراده کردن و قصد داشتن است و یکی از سادهترین راههای تمییز این دو کلمه از یکدیگر و صحیحنویسی آن، توجه به معنای آن است.
- اتاق درست است یا اطاق؟ تهران یا طهران؟ اتو یا اطو؟ تپش یا طپش؟ شاید بتوان حرف ط را جنجالیترین حرف در املای فارسی دانست. این حرف ویژه زبان عربی است و عباس اقبال آشتیانی در مقاله از طهران تا تهران میگوید: کلماتی که با این حرف نوشته میشوند عربی هستند و اگر ریشه عربی ندارند؛ در فارسی به غلط با ط نوشته میشوند.
امتیاز من از ده: 7.5
اگه ریسک کنی، نهایتا جای پای خودتو از دست میدی. ولی اگه ریسک نکنی خودتو.
رقصنده در تاریکی (نمره من از ده: 8)
سلما: فیلم موزیکال خوبیش اینه که هیچ اتفاق ناگواری توش نمیبینی…
.
.
زنان کوچک (نمره من از ده: 7)
اولین و قدیمیترین رساله جنگی جهان که چیزی حدود پانصد سال قبل از مسیح توسط فرمانده نظامی چینی، سان تزو نوشته شده. در واقع کتاب اولین هاست و سرمنشا فنون و استراتژیهای جنگیِ مابعد خودش رو تشکیل میده و در زمان حال با وجود گذشت قرنها هنوزم تو مدیریت و سازمان های نظامی به عنوان مرجع و یک منبع ازش الگو گرفتن و استراتژیهای سان تزو از اصول نبردهای امروزی برشمرده میشه.
کتاب حال حاضر شامل سیزده فصل میشه. تدابیر و طرح ها، هزینه های جنگ، حمله با استفاده از حیله های جنگی، وضعیت های تاکتیکی، به کارگیری نیروها، نقاط ضعف و قوت، قدرت مانور ارتش، تغییر تاکتیک ها، تحرکات نظامی ، طبقه بندی منطقه نبرد، انواع نه گانه منطقه نبرد ، حمله با آتش، استفاده از جاسوسان.
به طورکلی میشه گفت از نظر سان تزو طرفی برنده نبرد میشه که هم خودش و طرف مقابل رو بشناسه و هم تبحر اطلاعاتیِ عوامل پنجگانه که شامل قوانین و اصول اخلاقی، آسمان، زمین، فرمانده، روش ها و انضباط رو لازمه یک فرمانده قوی میدونه. میشه گفت این کتاب برای کسانی که در هرزمینه ای با رقبای خودشون درگیرن میتونه مفید باشه.
تنها کسانی که آشنائی کامل به مصائب و بلایای جنگ دارند می توانند راه درست ادامه جنگ را تشخیص دهند.
اگر شما خود و دشمنان را بشناسید، از نتایج حاصله از صدها جنگ نباید هراسی داشته باشید. اگر شما خود را بشناسید و لیکن دشمن را نشناسید، برای هر پیروزی که به دست می آورید از رنج یک شکست نیز بی بهره نخواهید بود. اما اگر نه خود را می شناسید و نه دشمن را، در تمام جنگ هاشکست خواهید خورد.
صلح واقعی هرگز با خریدن به دست نمی آید.
هزار توی جنگل
بیگناهی شری است قدرتمند که نمیتوانید باور کنید.
.
میگویند مدتها پیش خیلی قدیم، در قلمروی زیرزمینی، جایی که نه دروغ وجود داشت و نه درد، شاهزادهای وجود داشت که رؤیای زندگی با انسانها را در سر داشت.