شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters
شبگرد

شبگرد

Nothing Else Matters

سیزده‌بدر

نمی‌دانم باید جایتان را پُر یا خالی بکنم. دیروز که سیزده‌بدر بود با چند تن از رفقا به قصد سیر و گشت و دور ریختن نحوست (که هیچ فایده‌ای ندارد) به قلهک رفتیم. نمی‌دانم که خوش و یا بد گذشت چون مفهوم بدی و خوبی را فراموش کرده‌ام.

از میان نامه‌ها به حسن شهید نورایی
١٤ فروردین ماه ١٣٢٨

غزل شماره ۳۵۹ حافظ

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم

راحت جان طلبم و از پی جانان بروم


گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب

من به بوی سر آن زلف پریشان بروم


دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم


چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت

به هواداری آن سرو خرامان بروم


در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت

با دل زخم کش و دیده گریان بروم


نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی

تا در میکده شادان و غزل خوان بروم


به هواداری او ذره صفت رقص کنان

تا لب چشمه خورشید درخشان بروم


تازیان را غم احوال گران باران نیست

پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم


ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون

همره کوکبه آصف دوران بروم

لبخند

http://s7.picofile.com/file/8392320176/Dariush_Labkhand.jpg

Dariush - Labkhand ♫

Dariush - Labkhand (video clip)

لبخند بزن لبخند بر این من بی لبخند
لبخند تو یعنی عشق آزادی من از بند
لبخند بزن ای عشق بر این من افسرده
بر من که دلم تنگ است با مرگ جهان مرده
لبخند تو یعنی گل آغاز بهار من
برگشتن ساعتها جستن از حصار من
لبخند یعنی صبح آغاز شکفتن ها
زیبا شدن دنیا دریا شدن دریا

از خاطره تاریکم ای حادثه ی روشن
دلتنگم از این ظلمت لبخند بزن بر من
من تشنه ترین تشنه بی خوابترین بیخواب
تاریکتر از دهلیز پیچیده تر از گرداب
ای دست تو سازنده سازنده ی آینده
از زخم نجاتم بخش با مرهم گل خنده
لبخند بزن ای عشق
لبخند بزن بر من معنای رهایی باش
آزادی من از ترس
لبخند بزن لبخند

1399

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

غزل شمارهٔ ۱۰۷ حافظ

حسن تو همیشه در فزون باد
رویت همه ساله لاله گون باد

اندر سر ما خیال عشقت
هر روز که باد در فزون باد

هر سرو که در چمن درآید
در خدمت قامتت نگون باد

چشمی که نه فتنه تو باشد
چون گوهر اشک غرق خون باد

چشم تو ز بهر دلربایی
در کردن سحر ذوفنون باد

هر جا که دلیست در غم تو
بی صبر و قرار و بی سکون باد

قد همه دلبران عالم
پیش الف قدت چو نون باد

هر دل که ز عشق توست خالی
از حلقه وصل تو برون باد

لعل تو که هست جان حافظ
دور از لب مردمان دون باد

رومن رولان

ایمان داشته باش

 به فردایی که

بعد از یک شب

 تاریک می‌آید...

نسل...

نسلی هستیم ک هر مرحله ای هم ک عبور کردیم بمعنی واقعی کلمه ترکیده شدیم...هیچی رو مجانی یا ب آسونی بدستمون ندادن مگه با جون کندن.

جهل

گفته میشود وقتی قاضی از قاتل انور السادت (رئیس‌جمهور مصر) که عضو گروه جهاد اسلامی بود میپرسد چرا او را کشتی؟ قاتل جواب میدهد: او یک سکولار بود. قاضی میگوید: آیا معنی سکولار را میدانید؟ قاتل میگوید: نه نمیدانم!


در ترور نافرجام نجیب محفوظ(نویسنده مصری برنده جایزه نوبل) قاضی از ضارب میپرسد: چرا نجیب را با خنجر زدید؟ ضارب میگوید: بدلیل نوشته‌هایش، خصوصا کتاب بچه های محله ما. قاضی میگوید: کتاب را خوانده ای؟ ضارب میگوید: خیر!

قاضی از قاتل فرج فوده، شاعر و نویسنده مصری میپرسد چرا او را کشتی؟ قاتل میگوید:او کافر است.

قاضی به قاتل میگوید: چطور به این نتیجه رسیدی؟ قاتل: از کتاب هایش.

قاضی میگوید: آیا کتابهایش را خوانده ای؟ قاتل جواب میدهد: خیر من اصلا سواد ندارم!


اینگونه جامعه بشری تاوان #جهل عده ای را داد و می دهد...

پابلو نرودا

آیا آن که همیشه در انتظار است بیشتر عذاب می کشد یا آن که هرگز در انتظار کسی نبوده است؟
.
.
و پدری که در خواب هایت زنده است پس از بیداری ات دیگربار می میرد؟
.
.
آیا درختان در خواب هایمان شکوفه می دهند و به بار می نشینند؟
.
.
زنی که دررؤیا با تو نرد عشق باخت که بود؟
چیزهایی که در رؤیا هستند کجامی روند؟
آیاوارد رؤیای دیگران می شوند؟

دروغ

زندگی برای من قشنگه.خیلی چیزای دیگه توش هس که من دلم میخواد ببینم. میخوام بمونم ببینم ظلم تا چه حد پیش میره. میخوام بمونم و ببینم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشیدن داره. میخوام بمونم و تموم رنگهای رنگین کمون دروغ رو ببینم. صادق چوبک